نجما اسمعیل پور؛ وحید محمودی؛ فاطمه اسمعیل پور
چکیده
بخش زیادی از فضای شهری در کشورمان، دچار فرسودگی و افت شدید کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده، که بازآفرینی شهری با تکیه بر مشارکت اجتماعی از راهکارهای رفع این مسئله است و از راهکارهای ارتقای مشارکت نیز ظرفیتسازی در محلات شهری است. در پژوهش توصیفی حاضر، از تحلیلهای توصیفی و آزمون T تک نمونهای برای سنجش میزان مطلوبیت متغیرهای «ظرفیت ...
بیشتر
بخش زیادی از فضای شهری در کشورمان، دچار فرسودگی و افت شدید کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده، که بازآفرینی شهری با تکیه بر مشارکت اجتماعی از راهکارهای رفع این مسئله است و از راهکارهای ارتقای مشارکت نیز ظرفیتسازی در محلات شهری است. در پژوهش توصیفی حاضر، از تحلیلهای توصیفی و آزمون T تک نمونهای برای سنجش میزان مطلوبیت متغیرهای «ظرفیت اجتماعی»، «استراتژیهای ظرفیتسازی اجتماعی» و «کنش مشارکت اجتماعی شهروندان» و از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره برای تعیین میزان و شدت رابطه میان متغیرها استفاده شد. برمبنای یافتهها: از بین مؤلفههای «ظرفیتسازی اجتماعی»، تنها مؤلفههای مشارکتپذیری و تعهد اجتماعی در سطح مطلوب و سایر مؤلفهها در وضعیت نسبتاً نامطلوب و نامطلوب و تمام مؤلفههای «استراتژیهای ظرفیتسازی اجتماعی» نیز در وضعیت بسیار نامطلوب هستند. شرایط متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی شهری نیز نسبتاً نامطلوب است. سطح تمایل به مشارکت به ترتیب شامل مشارکت فکری، مالی، اجرایی و سپس مشارکت نیروی انسانی است. متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی از همبستگی مطلوبی با متغیر «ظرفیت اجتماعی» و «استراتژیهای ظرفیتسازی اجتماعی» برخوردار است. همچنین، نقش مؤلفه شبکهسازی سازمانی در ارتقای ظرفیت اجتماعی محله فهادان بسیار برجسته است. بنابراین، تقویت فرآیندهای ظرفیتسازی میتواند تقویت مشارکت شهروندان در بازآفرینی محله را به همراه داشته باشد. در پایان، مدل رگرسیونی رابطه میان استرتژیهای ظرفیتسازی و ظرفیت اجتماعی در محله فهادان در فرآیند بازآفرینی تدوین و معرفی شد.